۱۳۹۲ دی ۲۵, چهارشنبه

تناقض

عاشق اینم که از دانشگاه که میام خونه یه لیوان چای بابونه و نعنا با دو تا دونه گز و یه دونه از این کلوچه ژاپنی ها بخورم. دم دمای غروب هم که اگر اسنیکر و توییکس و پیک نیک نباشه اصلا انرژی ندارم که ادامه بدم! بعدالظهرم که کلا بدون ساندویچ پنیر گوجه تخم مرغ 7-11 روبروی در دانشگاه سپری نمی شه! یه روز در میونم اگر یه میان وعده نودل چینی با تن ماهی نخورم انگار بدنم یه چیزی کم داره!
تازه اینا فقط چیزهایی هست که تحمل نبودنشون  برام سخته! بقیه وعده هایی غذایی بماند!
هر روزصبح هم که از خواب بلند می شم قراره که از همون روز رژیم رو شروع کنم! :-|

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر