۱۳۹۱ تیر ۱۵, پنجشنبه

یک روز خوب

هیچ دلیلی نداره که اگر صبح اومدین سرکار و یادتون افتاد که نهارتون رو روی کابینت آشپزخونه جا گذاشتین ناراحت بشین.هیچ دلیلی نداره که وقتی صبح که از خواب پا شدین و مثل هر روز رفتین روی وزنه که وزنتون رو ببینین از اضافه کردن پونصد گرم ناراحت بشین.امروز می تونه یه روز بی نظیر باشه اگر خودتون بخواین :-) کافیه فقط تصمیم بگیرین.
الان خیلی زیاد خوشحالم هم به خاطر اینکه نهارم رو آوردم و هم به خاطر اینکه یک ساعت و نیم تا خونه پیاده رفتم و برگشتم پس اون پونصد گرم رو کم کردم (شاید هم بیشتر).
و البته هم به خاطر هدیه های کوچیکی که تلما برام آورده بود :-) و نهایتا شادی همیشگی به خاطر اینکه تو هستی.
خلاصه اینکه هزار تا دلیل هست که آدم شاد باشه:-)


۱۳۹۱ تیر ۱۳, سه‌شنبه

تبادل فرهنگی!

امروز یه روز خوب بود. من و تلما و زن سه تایی تو آفیس تنها بودیم.
زن کلی برامون ویتنامی  رقصید.
بعدشم تلما ...(به جای همراه آقای رقص از زن استفاده شد!)
کلا جالب بود و قشنگ...