To Infinity and Beyond
آمار
آمار
تعداد بازدید از صفحه در ماه گذشته
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
آرزو
(4)
آغاز
(1)
بهار
(1)
خبر
(1)
درس و دانشگاه
(3)
دلنوشته
(3)
ذهن آشفته
(1)
روز مرگی
(2)
روزنوشت
(1)
زندگی
(1)
زندگي و طنز
(5)
سر گرمي
(1)
شادی
(1)
شعر
(1)
طنز
(16)
متفرقه
(5)
مناجات
(2)
یگانه
(2)
Little Prince
دنبال کننده ها
بايگانی وبلاگ
◄
2018
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
2016
(4)
◄
اوت
(1)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(1)
◄
2015
(20)
◄
دسامبر
(1)
◄
نوامبر
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(2)
◄
فوریهٔ
(8)
◄
ژانویهٔ
(4)
◄
2014
(15)
◄
دسامبر
(1)
◄
اکتبر
(1)
◄
ژوئیهٔ
(3)
◄
ژوئن
(2)
◄
مهٔ
(3)
◄
آوریل
(2)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(2)
▼
2013
(14)
◄
نوامبر
(2)
▼
اکتبر
(5)
اِسکایپ
بهار, تابستان, پاییز, زمستان و دوباره بهار
شادیهای کوچک من
کلاس جمعه
بله بله, حتما طبق قوانین عمل می شه!!!
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(1)
◄
فوریهٔ
(3)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2012
(18)
◄
دسامبر
(2)
◄
نوامبر
(1)
◄
اکتبر
(5)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئیهٔ
(2)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(3)
◄
مارس
(3)
◄
2011
(26)
◄
دسامبر
(3)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(3)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(3)
◄
مهٔ
(5)
◄
آوریل
(7)
◄
مارس
(1)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(1)
◄
2010
(73)
◄
دسامبر
(4)
◄
نوامبر
(4)
◄
اکتبر
(7)
◄
سپتامبر
(6)
◄
اوت
(5)
◄
ژوئیهٔ
(4)
◄
ژوئن
(8)
◄
مهٔ
(7)
◄
آوریل
(4)
◄
مارس
(6)
◄
فوریهٔ
(14)
◄
ژانویهٔ
(4)
درباره من
مشاهده نمایه کامل من
۱۳۹۲ آبان ۷, سهشنبه
بهار, تابستان, پاییز, زمستان و دوباره بهار
تو مسیر دانشگاه یه پارکی هست که هر روز از توی اون رد می شم. یه کلبه ای هست وسط یه برکه آب. یاد صومعه وسط مرداب توی فیلم بهار تابستان پاییز زمستان و دوباره بهار می افتم.
۱ نظر:
ندای غرب (میثم منیعی)
۵ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۴:۵۷
سلام
بسیار بسیار زیبا.
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
سلام
پاسخحذفبسیار بسیار زیبا.